نام شركت | تاريخ عضویت |
چاپ و تبلیغات آراز
|
30 فروردين 1403
|
شرکت پرسال
|
29 فروردين 1403
|
مشاوره مدیریت ایلیا
|
21 فروردين 1403
|
|
|
|
|
گفتگويي با هومان حسن پور
«واکاوی صنعت کاغذ؛ از واردات تا تولید ملی» - ۶ دولت، صنفنشر را سیاستگذار واردات و عرضه کاغذ کند
|
|
9 تير 1398
|
amoxicillin side effect buy amoxicillin click here amoxicillin for dogs female viagra uk female viagra for sale open female viagra over the counter buy amitriptyline london amitriptyline 50mg link amitriptyline for anxiety prednisolone side effects buy prednisolone buy tamoxifen pct tamoxifen uk website tamoxifen citrate 20mg online lyrica online usa buy lyrica online nerve pain in hand amitriptyline nerve pain amitriptyline abortion manila buy abortion pill tonydyson.co.uk abortion pill online philippines هومان حسن پور از زمستان سال گذشته به عنوان رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و با رأی اعضای صنف انتخاب شد و به دنبال آن و در پی تغییرات تازه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور ساماندهی واردات کاغذ به عنوان مدیر کمیته نظارت بر توزیع کاغذ در کارگروه کاغذ معاونت فرهنگی نیز قعالیت میکند. به بهانه وضعیت جاری بر بازار کاغذ و نیز رکود حاکم بر فعالیت ناشران در دو ماه اخیر با وی به گفتگو نشستیم و تا راهکار او برای برون رفت از وضعیت فعلی را جویا شویم.
در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب تهران جوی ایجاد شده بود که اگر الان کتابی را نخرید دیگر بعید است بتوانید در طول سال بخرید. حتماً خودتان بهتر از من میدانید که فضا، فضای قحطی کتاب و عدم امکان تولید آن شده بود. بعد از بازدید رهبر انقلاب اسلامی از نمایشگاه کتاب اما فضا تغییر کرد و دولت اعلام کرد که مشکلات را به سرعت حل خواهیم کرد. حالا هم که داریم میبینیم وضعیت چه آشفته بازاری است. قحطی به معنای واقعی در مواد اولیه رخ داده و نمیشود اثری را منتشر کرد. در این وضعیت صورت مساله اصلی این است که مسبب این وضعیت چیست و که از این وضعیت منتفع میشود؟ و مهمتر اینکه کنترل بازار کار کیست؟
یک نکته بگویم که نه کاغذ که مقوای جلد، سلفون، زینک و جوهر نیز وضعیتشان بهتر از کاغذ نیست. الان یک جلد رقعی حدود دو هزار تومان تمام میشود که رقمی بسیار بالا است. من نمیتوانم تسهیم کنم که تقصیر بیشتری دارد و که کمتر. اما میتوانم وضعیت را تشریح کنم. فرض کنید روستایی داریم و روستا پزشکی دارد برای رسیدگی به درمان روستاییان. بعد ناگهان در آن روستا سیلاب میآید و حادثهای شکل میگیرد. نه تنها آن پزشک دیگر نمیتواند کاری جدی یا مثل قبل از پیش ببرد که ممکن است نیروها و پزشکهای کمکی برای او هم دیگر نتوانند کاری از پیش ببرند. داستان کاغذ هم همین است. ماجرای کاغذ ماجرای جاری در همه حوزههای کالایی کشور است. ساختاری که تا مدتها در قیمتگذاری آزاد بود و واردکننده بخش خصوصی جنس را میآورد و میفروخت و کسی نه زیادتر میخرید و نه کمتر و عرضه و تقاضا قیمت را تعیین کرده بود، ناگهان به هم ریخته است. ساختارهای نظارتی ما هم به مرور و تبع سیستم قبلی ضعیف شدهاند و کارایی برای سیلاب را ندارند چون برای این وضعیت طراحی نشدهاند. بعد از ماجرای تحریمها و رویکرد تازه در استفاده از عرضه ارز ایجاد شده است و این اتفاقات تازه دست همه را از بازی خارج کرد. یعنی ما نقشه دوم و سوم نداشتیم برای این مساله یا نقشههایمان جواب نداده است
نقشه دوم و سوم را که باید طراحی میکرد؟
طبیعتاً عمده کار میبایست در دولت و دستگاه اقتصادی آن بوده باشد البته تمام نهادهای اقتصادی مستقل از دولت هم موظف بودند و شاید هم اصلاً این کار را کرده بودند اما موفق به اجرایش نشده بودند که البته این نقشه دوم و سوم داشتن الزاماً به معنی این نیست که راهکارهای خوبی تدارک دیده شده است. یا هیچ کمبودی احساس نشود.
در دوره ریاست جمهوری آقای احمدینژاد هم ما تحریم بودیم و حتی در دورهای پرش قیمت کاغذ را داشتیم اما وضعیت هرگز اینگونه نشد. این نوبت مگر چه اتفاق رخ داده است که چنین وضع آشفته است؟
ما در حال طی کردن یک مسیر اقتصادی هستیم. سوال شما این است که چرا این مساله ر ا اینقدر قبلاً حس نکرده بودیم. ما در اقتصاد هم تورم اقتصادی داریم و هم تورم ادراکی. این دومی میزان دردی است که جامعه از افزایش قیمت به خود میبیند. ما الان دچار تورم ادراکی بالا هستیم. در سال ۱۳۸۲ تازه سیمکارتهای تلفن آمده بود به ایران. کم کم زیرساختهایش ساخته شده و بعد سیل تلفن همراه بود که راهی ایران شد. و الان حجم دیتای سخت افزای و نرم افزار سیم کارتها با آن زمان خیلی فرق پیدا کرده است. بسته به نوع وابستگی و حساسیت مخاطب او حاضر است از چیزهایی بزند تا به آن مطلوبش یعنی سیم کارت، اینترنت و دستگاه تلفن همراهش برسد. ما الان در وضع کاغذ هم چنین پدیدهای را داریم. من از شما میخواهم اصلاً دوران مختلف را مقایسه نکنید. ما الان دچار تورم انتظاری هم هستیم. یعنی مصرفکننده هر لحظه در انتظار افزایش قیمت است. ذهنش آماده شده است و وقتی این اتفاق رخ میدهد افرادی هستند که بتوانند از آن استفاده و سو استفاده کنند. به باور من دولت میتوانست و میبایست این مساله را کنترل کند و جلوی چنین سوداگری را بگیرد اما تکرار میکنم همه باید کمک کنند.
چطور باید این اتفاق رخ میداد؟
دولت میتوانست در این پانزده سال گذشته از ماجرای افزایش قیمت قبل، زیرساختهای تولید کاغذ را در کشور مهیا کند که اگر به وضع امروز برسیم، بتوانیم لااقل یک نوع کاغذ تحریر را از صفر تا صد خودمان تولید کنیم. اما چه کار کردیم؟ آدمهایی که میتوانستند وارد تولید شوند را به خاک سیاه نشاندیم. خط تولیدها به جای کامل شدن خوابیدند. من روزی که فهمیدم هنوز در ایران ۱۵ درصد خودرو پراید وارداتی است واقعاً متاسف شدم. یعنی ما وقت نداشتیم یک خودرو را خودمان تولید کنیم؟
من خاطرم هست کارخانه کاغذ مازندران قصد داشت کار و جهش جدی برای تولید کاغذ تحریر بردارد برای تولید داخلی اما هم حریف دولت برای تأمین بخشی از سرمایه و رفع موانع تولید نشدند و هم حریف مصرفکننده داخلی برای خرید. دائم گفتند که کیفیت ندارد. یعنی انگار خود ناشران ما هم برای تولید و مصرف محصول داخلی همراهی نکردند.
صحبت ما تولید داخلی کاغذ با کیفیت است. منظورمان این نیست که باید کاغذ ما دارای کیفیت نمونه خارجیاش باشد. بلکه میگوئیم کیفیت داشته باشد. زیر دستگاه چاپ پاره نشود. در دستگاه کم نیاورد. دستگاه چاپ را خراب نکند. خود آموزش و پرورش هم حاضر نبود آن محصولی که مازندران تولید میکرد را بگیرد چرا چون کیفیت حداقلی را نداشت. بحث ما تولید باکیفیت است نه حتی کاغذ با کیفیت خارجی. در این همه سال دولت آمد سری بزند به این تولید کننده و بپرسد مشکلت چیست که این کار را نمیکنی؟ نه نیامد. پس در به همان پاشنه چرخید و رسیدیم به وضعیت امروز.
شما صحبت از کیفیت کردید اما تولیدکنندهها میگویند همه تولیدات که نیاز به کاغذ با کیفیت ندارد. مثلاً میگویند چرا باید کاغذ مطبوعات و یا کتاب درسی را از نوع بهترین نمونه خارجی وارد کرد؟
شاید برای شما جالب باشد که بدانید در کشور آلمان کتابهای درسی دوره ابتدایی اصلاً جنسی نیست که بخواهیم بخریم. کتاب را اول سال میدهند و آخر سال تحویل میگیرند و اگر خرابش کرده باشید از شما جریمه میگیرند. این در آلمانی است که بسیار سبز است و منابع تولید کاغذش بالاست و یکی از بهترین کاغذهای دنیا در آنجا تولید میشود. میانگین چرخش کتاب در آنجا برای دوره ابتدایی حدود شش تا هفت سال است. ما گاهی چیزهایی را نداریم و از سر همان نداشتن کاری میکنیم و البته گاهی هم از سر نداشتن کاری میکنیم.
آقای حسنپور در این مدت نزدیک به یک سال از حضور دولت در موضوع واردات کاغذ و ایجاد کمیته و کارگروه برای آن، تأمین و توزیع کاغذ برای صنف شما چقدر رضایت صنف را برآورده کرده است؟
تا پیش از این ناشر هر وقت اراده میکرد هر میزان کاغذ نیاز داشت میخرید و این یک نوع رضایتمندی ایجاد میکرد. الان دیگر نمیشود آن سطح از رضایتمندی را ایجاد کرد. فعلاً میگویند چقدر مصرف داری، اعلام که کردی درصدی از آن را به شما از مجاری دولتی میدهد. این یعنی حجم زیادی از نقدینگی ناشر باید در طول سال صرف تأمین کاغذ شود و همین مساله به کار او لطمه زیادی وارد میکند. الان تدبیر این شده که کاغذ نشر و روزنامه با عنوان کاغذ فرهنگی از سایر واردات کاغذ جدا شده و قرار است نگاه تازهای به آن بشود. مسیر تازه راه ما از معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و با مشورت اصناف نشر کتاب میگذرد. قرار است در مرحله تخصیص و توزیع و نظارت پس از آن ما به معنی اصناف نقش جدی داشته باشیم. اینکه تحقق پیدا کند ما دوباره به یک ایستایی در تولید کاغذ میرسیم. قرار شده صنف در هر سه بخش ما نقش کلیدی داشته باشیم و امیدواریم از این رهگذر مفید واقع شویم.
چه کاری میخواهید بکنید که رضایت تأمین شود؟ برنامهای برای این مسئولیت تازه دارید؟
ما سهمیه نشر را از کل سهمیه مصرف کاغذ دولت جدا کردیم و این کار میتواند قیمت را تا آخر سال یکدست کند. اگر همکاران ما برسند به این وضعیت ذهنی که نیاز نیست مصرف یک سالشان را یکجا بخرند، سرمایه بیشتری برای تولید خواهند داشت و دغدغه ناشر بیشتر متوجه تولید میشود آئین نامههای تخصیص و نظارتی هم تدوین شده. تجربه کارگروه سابق تجربه موفق نبود. بسیار به گوش اهالی رسانه رسیده بود که از دل این کارگروه نیاز صنف نشر و مطبوعات تأمین نمیشود. پروفورماها (پیش فاکتورها) در مرحله واردات تغییر میکرد و یا واردکننده نمیتوانست نیاز مالیاش را تأمین کند و یا اصلاً جنس وارد نمیشود.
این تغییر در شکل کارگروه قرار است واقعاً گرهای از این کار باز کند؟
طبیعتاً آن کارگروه چنین تصمیمها و اتفاقاتی بود. وقتی به وزارت ارشادی که کارش فرهنگی است بار تأمین کاغذ کل کشور را میسپاری و آن وزارتخانه ابزار بررسی و کنترل آن را ندارد راهش میرود سمت ایجاد کارگروهی که دیدیم و در آن افرادی مستقیم ذی نفع عضو میشوند. طبیعت تصمیمات این کارگروه هم نابسامانی در وضع واردات بود. از دلش به طبع چیزی مطلوب بیرون نمیآید. البته وزارت ارشاد میبایست این مراحل را طی میکرد.
ما امیدواریم در نظام تازه و تقسیم وظایف در دو معاونت وزارت ارشاد این کارگروهها در وضعیت فعلی تخصصیتر شده و نتیجه بهتری از دل آن خارج شود. اگر دولت تصمیم دارد که صنف صرفاً جهت اطلاع در جریان تصمیمهای او در زمینه کاغذ باشد که ما بدون مخالفت با تصمیم دولت اعلام میکنیم نقشی در این رویدادها نداریم و مسئولیت با دولت است اما اگر وعدهها و رویکردهای عملی که از سوی معاونت فرهنگی شاهد هستیم میخواهد تداوم یابد و تمایلی هست که صنف نقش عملی در جریان عرضه و نظارت بر مصرف کاغذ داشته باشد، میتوانیم قاطع بگوییم که به عنوان صنف نشر بلدیم با برخی رفتارهای ناصواب و مشکوک حتی اگر در بدنه نشر باشد برخورد کنیم. ما میتوانیم راهکاری اجرایی برای مصرف درست کاغذ تنظیم کنیم اما این مستلزم این است که برای ما نقش اجرایی و سیاستگذاری قائل شوند.
یادمان نرود دستور قبلی صادر شده در دولت این بود که کاغذ نشر و مطبوعات دیگر ارز دولتی نگیرد. اما همدلی صنف و وزارت ارشاد باعث شده این مسیر تغییر پیدا کند. الان هم صنف برای اصلاح وضع موجود چیزی نمیخواهد بلکه تنها امید دارد از تجربه وی برای ایجاد نگاه تخصصی در توزیع و تخصیص و نظارت استفاده شود و شک نداریم با این کار حدود ۴۰ درصد مصرف کاغذ ما حقیقیتر خواهد شد. ضمن اینکه مسائلی از قبیل مقوا گلاسه و زینک هم بسیار جدی است. ظاهراً کارگروه کاغذ سخنگویی مشخص خواهد کرد که میتواند روایت رسمی و دقیقتری از اتفاقات پیش رو برای شما ترسیم نماید.
|
کاغذ – مقوا- خرید کاغذ- فروش کاغذ – خرید مقوا – فروش مقوا- تحریر – گلاسه – پشت طوسی
– کرافت – دستمال کاغذی – کاغذ روزنامه – سلولزی- قیمت کاغذ – قیمت مقوا – سفارش کاغذ
– سفارش مقوا – مقاله کاغذ – مقاله مقوا
|